تاملی بر ریشه‌های تاریخی عنصر فضایی «محراب»

نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه علم و هنر، یزد، ایران. s.omidvari@sau.ac.ir

2 دانشیار، دانشکده گردشگری، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران. basouli@usc.ac.ir

3 کارشناس ارشد معماری، مدرس دانشکده هنر و معماری، دانشگاه علم و هنر یزد، ایران. e.omidvari@yahoo.com

چکیده

محراب یکی از عناصر کالبدی و فضایی مهم در معماری مساجد می‌باشد که ظهور و تجلی آن از قرون اولیه اسلامی در مساجد رواج داشته است. به رغم تصور عمومی در بارۀ شکل‏گیری محراب از دوران اسلامی، فرضیه‏های متفاوتی در بارۀ پیشینۀ تاریخی این عنصر فضایی مطرح بوده است. مطالعۀ پیشینۀ تاریخی و سیر تحول محراب در ادیان مختلف بیان‏گر آن است که  این عنصر فضایی یکی از مکان‌های مقدس و خاص در بناهای دینی و مذهبی در سرزمین‌های مختلف و دارای کارکردهای متفاوت بوده و متناسب با کارکرد خود، نام‌های مختلفی را به خود اختصاص داده است. برخی مستندات، محراب را تحول یافتۀ عناصر فضایی مذبح و یا مهرآب می‏دانند که از نقاط برجسته بناهای مذهبی در دوران قبل از اسلام بوده است و نمود آن در معابد، کنیسه‌ها، کلیساها و بسیاری مکان‌های مقدس وجود داشته است. با گذر زمان و ظهور اندیشۀ اسلامی این عنصر فضایی واجد کارکرد معنایی جدیدی می‌شود و در بناهای اسلامی به شکل محراب ظهور می‏یابد. به‌رغم اندیشۀ مذکور، جمعی از صاحب‏نظران این عنصر را خاص معماری اسلامی و آن را واجد تمایزی آشکار با مذبح و مهرآبه‌های خارج از حوزۀ جهان اسلام دانسته‌اند. این مقاله با روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای به پژوهش بر روی این موضوع ‌پرداخته و با بررسی و نقد دیدگاه‌های مختلف؛ عنصر محراب را حاصل سیر تحول عناصر کالبدی و فضایی قبل از اسلام می‌داند که با ظهور دین جدید توانسته صورت جدیدی به خود بگیرد و در معماری اسلامی نمود یابد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A reflection on the historical roots of the space element "Mihrab"

نویسندگان [English]

  • Somayeh Omidvari 1
  • mehdi basouli 2
  • elham omidvari 3
1 Associate Professor, Department of Art and Architecture ,Science and Arts University, Yazd, Iran. s.omidvari@sau.ac.ir.
2 Associate Professor, Tourism Faculty, University of science and culture Tehran., Iran. basouli@sau.ac.ir.
3 Master of Architecture, Lecturer, Department of Art and Architecture ,Science and Arts University, Yazd, Iran. e.omidvari@yahoo.com
چکیده [English]

Alter (Mihrab) is one of the important physical and spatial elements in the architecture of mosques, which has been popular in mosques since the early Islamic centuries. Despite the general idea about the formation of the altar from the Islamic era, different hypotheses have been proposed about the historical background of this spatial element. The study of the historical background and evolution of the altar in different religions shows that this spatial element is one of the holy and special places in religious buildings in different lands and has different functions and has given different names according to its function. Some documents consider the (alter) mihrab as the evolution of the spatial elements of the Mizbah or the Mihrab, which was one of the prominent points of religious buildings in the pre-Islam era, and its appearance existed in temples, synagogues, churches and many holy places. With the passage of time and the emergence of Islamic thought, this space element has a new meaningful function and appears in Islamic buildings in the form of an altar. Despite the mentioned opinion, a group of experts have considered this element to be specific to Islamic architecture and to have a clear distinction with Mizbahs and Mihrabs outside the scope of the Islamic world. This article is devoted to the research on this topic with the historical-analytical research method and based on library studies, and by examining and criticizing different points of view; considers the mihrab element as s result of the evolution of the physical and spatial elements before Islam, which was able to take a new form with the emergence of a new religion and was reflected in Islamic architecture.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Altar
  • Sanctum
  • Scared Space
  • Holy Places
  1. قرآن کریم، ترجمه فولادوند.
  2. اتینگ‏هاوزن، ریچارد و گرابر، الگ (1386). هنر و معماری اسلامی(1، چاپ ششم، ترجمه یعقوب آژند، تهران، سمت.
  3. آیت‌اللهی، حبیب‌الله و عابد دوست، حسین (1393). بررسی مفاهیم نمادین درخت، سبو و قندیل در محراب زرین فام استان قدس رضوی با توجه به آیات قرآن کریم»، آستان هنر، شماره‌ی 8، بهار.
  4. بلخاری، حسن (1390). مبانی عرفانی هنر و معماری اسلامی، تهران، سوره‌ی مهر.
  5. بورک‏هارت، تیتوس (1365). هنر اسلامی، زبان و بیان، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران، سروش.
  6. بورک‏هارت، تیتوس (1386). مبانی هنر اسلامی، ترجمه امیر نصری، تهران، حقیقت.
  7. پروچازکا، امجد بهومیل (1373). معماری مساجد جهان، ترجمه حسین سلطان زاده، سپهر.
  8. حیدری، محمدمهدی (1387). جستاری در باب منار، فصلنامه هنرهای زیبا، شماره 34.
  9. خاتمی، محمد جعفر (1379). معماری آیینی در وادی ایمن، دو فصلنامه، صفه 31.
  10. خالدیان، ستار، کریمیان، حسن، احمدپور، احمد، مظاهریان، حامد (1393). تبیین جایگاه اسلام در روند شهرنشینی و سازمان فضای شهری ایران، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره‌ی 17، پاییز.
  11. خدایی، زهرا، تقوایی، علی اکبر(1390). شخصیت شناسی شهر اسلامی؛ با تاکید بر ابعاد کالبدی شهر اسلامی، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره‌ی 4، تابستان.
  12. خودداری نائینی، سعید و پاک‌نژاد، مهدی (1386). بررسی تزئیات محراب‌های مسجد جامع ساوه، مطالعات هنر اسلامی، شماره‌ هفتم، پاییز و زمستان.
  13. ذاکری، محمد(1378). هنر شرقی، تهران، نشر فردا.
  14. زارعی، محمدابراهیم (1388). آشنایی با معماری جهان، نشر فن‌آوران، چاپ هشتم.
  15. زمرشیدی، حسین، زمرشیدی، زهرا (1393). معماری مساجد ایران و هنرهای قدسی آن، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره‌ پانزدهم، بهار.
  16. سجادی، علی(1375). سیر تحول محراب، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور.
  17. سلمانی، علی و چتربحر، حمیدرضا (1395). روش‌شناسی تطبیقی مطالعه‌ی هنر اسلامی (با تاکید بر نمونه‌ی موردی محراب)، پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران، دوره‌ی ششم، شماره‌ی یازده، پاییز.
  18. سی. ام. هاریس(1388). فرهنگ تشریحی معماری و ساختمان، ترجمه محمد رضا افضلی، مهرداد هاشم‌زاده همایونی، تهران، دانشیار.
  19. شقاقی، پژمان (1384). کالبد خدایان؛ تجلی امر قدسی در معماری اقوام گوناگون، تهران، قصیده‎سرا.
  20. شیلابلر، جاناتان بلوم (1386). هنر و معماری اسلامی(2)، ترجمه یعقوب آژند، چاپ دوم، تهران، سمت.
  21. صاحبی بزار، منصوره (1389). خط و مضمون در کتیبه‌های محراب‌های گچبری بناهای سلجوقی، دوفصلنامه‌ی علمی پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، شماره‌ی سیزدهم، ص 88-69
  22. صالحی کاخکی، احمد و تقوی‌ن‍ژاد، بهاره (1395). پژوهشی بر آرایه‌های هندسی محراب‌های گچ‏بری دوره‌ی ایلخانی در ایران، فصلنامه‌ی پژوهش‌های معماری اسلامی، سال چهارم، شماره‌ی دهم، بهار.
  23. طبری، محمدبن جریر(1387ق/1967م). تاریخ الطبری، تحقیق، محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعه الثانیه.
  24. عسقلانی، احمدبن علی بن حجر (1415ق/1995م). الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق: عادل احمد عبدالله و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، الطبعه الاولی.
  25. غالب، عبدالرحیم(1988). موسوعه العمارۀ الاسلامیه (عربی- فرنسی- انکلیزی)، بیروت.
  26. قراملکی، ا. (1385). روش شناسی مطالعات دینی (تحریری نو)، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی.
  27. کومن، فرانتس(1380ش). آیین پر رمز و راز میترایی (اسرار آیین میترا)، ترجمه و پژوهش: هاشم رضی، تهران، انتشارات بهجت، چاپ اول.
  28. گروبه، ارنست. دیکی، جیمز. گرابر، الگ و ... (1380). معماری جهان اسلام؛ تاریخ و مفهوم اجتماعی آن، ترجمه یعقوب آژند، عنوان مقاله: «الله و ابدیت؛ مسجد،مدارس و مقابر»، جیمز دیکی(یعقوب زکی).
  29. گشایش، فرهاد(1386). تاریخ هنر ایران و جهان، چاپ دوم، تهران، مارلیک.
  30. متدین، حشمت‎الله، (1386). چهار طاقی گنبددار نقطه عطف معماری مساجد ایرانی، فصلنامه هنرهای زیبا، شماره‌ی سی و یکم، پاییز.
  31. محمد دبس، معجم العمارة و الهندسة المدنیة انکلیزی- عربی.
  32. معماریان، غلامحسین، تقریر محمد کریم پیرنیا (1387). معماری ایرانی، سروش دانش.
  33. مهدوی، محمد مهدی، بارانی، محمدرضا (1399). بررسی تاریخی معماری محراب و مناره در سده نخست اسلامی، مطالعات تاریخی جهان اسلام، شماره 16.
  34. مهدی‌ن‍ژاد مقدم، لاله و گودرزی، مصطفی (1393). محراب و نقوش به کار رفته در آن (دوره سلجوقی و ایلخانی)، فصلنامه‌ی علمی پژوهشی هنرهای تجسمی نقش مایه، سال هشتم، شماره‌ی نوزدهم، تابستان.
  35. هیلن براند، رابرت (1380). معماری اسلامی، شکل، کارکرد و معنی، ترجمه باقر آیت‌الله زاده شیرازی تهران، روزنه.
  36. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت بن عبدالله (1995م). معجم البلدان، بیروت، دار صادر، الطبعه الثانیه.
  37. A. creswell, 1969. Early Muslim Architecture, vol1, Janury1.
  38. Sauvaget (Jean), La MOSQUE Omeyyade de Medine, Paris.
  39. Martin S.(1924). Brigs، Mohammadan Architecture in Egypt and Palestine, Oxford at Clarendon Press.